به بهانه ركوردشكنی هزینهها در بازار نقل و انتقالات فصل ٢٣-٢٠٢٢ در انگلیس/ به قلم امیرحسین صدر
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۳۷۹۶۳
تمامی عمر فاصله ها آزارم داده است.
و این روزها در دنیای فوتبال این فاصله ها بیشتر و بیشتر شده است. فاصله فقیر و غنی مانند كویر برهوت در برابر دشت سرسبز بی انتهایی است. میان قعر و قله فاصله ایی است دست نیافتنی. ضعیف یارای برابری با قوی را ندارد و گسترش سوی سیاه، دامنه سفید را بیش از پیش امتداد بخشیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیش از این در باره مخارج خالص باشگاه های لیگ برتر در پنجره نقل و انتقالات این فصل نوشته ام و به طور حتم خبرهای آن را در رسانه های مختلف خوانده و شنیده اید. این فصل سد یک میلیارد پوندی را شکست. خواندن آن ساده تر از چیدمان صفر ها در ذهن های خسته ماست. روسای لیگ بر این باورند؛ افزایش درآمدها اصلا به این معنی نیست که هزینه ها خارج از کنترل است!
فاصلههاطرفداری| کل مبلغی که باشگاه های لیگ برتر در پنجره تابستانی خرج کردند ۱.۹۲ میلیارد پوند بود. سی و چهار درصد بیشتر از رکورد قبلی ١.٤ میلیارد پوندی در تابستان ٢٠١٧. و باز هم در مصاحبه های مختلف شاهد هستیم روسای ارشد بر این باورند که این هزینه های خیره کننده موجه است!
مبالغی که باشگاه های لیگ برتر در پنجره تابستانی خرج کردندچلسی بیشترین پول تاریخ لیگ برتر را در طول بازار نقل و انتقالات تابستانی ٢٠٢٢ خرج کرد و سقف ٢٥٠ میلیون پوندی را در هم کوبید. این را می توان بیانیه ایی از سوی تاد بولی، مالك آمریكایی چلسی بشمار آورد. بسیاری از هواداران آبی ها نگران بودند هزینه نقل و انتقالات در دوران پس از رومن آبراموویچ بطور حتم سقوط خواهد كرد.
اگرچه بولی این هفته با پیشنهادات نه چندان مورد علاقه من و خیلی های دیگر، بحثهای زیادی را در میان هواداران فوتبال برانگیخت. باز هم انگیزه، كسب منفعت بیشتر بود: "لیگ برتر میتواند یکی دو چیز از راه و روش پولسازی از ورزشهای آمریکایی بیاموزد."
بولی ایده یک بازی نمایشی با حضور ستارگان All Star team بین شمال و جنوب و همچنین یک رقابت چهار تیمی برای سقوط را مطرح کرده بود. برخلاف سیستم سنتی موجود، علیرغم اینکه لیگ فوتبال امریكا اصلاً سیستم سقوط ندارد.
تمامی آنچه كه گفته شد به اضافه وقایع تشكیل "سوپر لیگ" در دو سال گذشته نشان می دهد ریش و قیچی در دستان از ما بهتران است. تدابیر و نقشه ها چیز دیگری است. سالیان سال از روزگاری كه حقوق ها سقفی داشت سپری شده است. از دورانی كه بازیكنان گل و لای كفش های میخ دار را خودشان تمیز می كردند. ظاهرا شاهد مرگ كامل سادگی های ورزش محبوبم نشستم. در این فكر بودم، شیفتگی چه قیمتی دارد. جواب درستی پیدا نكردم. در این حال و هوا به مطلب اخیر جاناتان ویلسون در گاردین برخوردم. عنوان آن حرف دلم را می زد: "بدون محدودیت و كنترل در هزینه ها، بقیه فقط نظاره گر ناپدید شدن سوپرباشگاههای انگلیس در افق خواهند بود."
باید اعتراف كنم؛ از كودكی شیفته فوتبال باشگاه های انگلستان بودم. رقابت های برابر، نبردهای تا پای جان، هر تیم ستاره های خود را داشت و لذت تماشای یك صفر صفر کاملا مردانه و با سرعت، بیشتر از دیدار یك طرفه ٥-٠ به دل می نشست. و حالا قضیه چیز دیگری است. بله…فاصله های بی حساب همیشه آزارم داده است.
آنچه در ادامه می آید كمابیش متن كامل مقاله ویلسون است؛ ارزش خواندن را دارد، تصمیم با شماست:
دوران كووید را به خاطر دارید؟ خاطرتان هست وقتی فکر میکردیم دیگر هیچ چیز مانند گذشته نخواهد بود؟ به یاد دارید زمانی که فکر می کردیم ضررهای مالی فوتبال آنقدر شدید است که دیگر ممکن است هزینه نقل و انتقالات غیرقابل پرداخت باشد؟ تصور همگی ما تا حدی درست بود!
در تابستان امسال، باشگاه های لیگ برتر در بازار نقل و انتقالات ۲.۲۵ میلیارد یورو (۱.۹۴ میلیارد پوند) هزینه کردند، بیشتر از تمامی مجموع لالیگا، سری آ، بوندسلیگا و لیگ یک فرانسه!
هزینه خالص حتی قابل توجه تر است: باشگاه های لیگ برتر ۱.۳۵ میلیارد یورو و با فاصله بسیار در مکان دوم، لالیگا با ۵۲٠.۴۴ میلیون یورو قرار دارد، و آن هم تنها به دلیل ولخرجی و ریخت و پاش بارسلونا.
جالب است که تیمی مانند ناتینگهام فارست بیش از مجموع هر باشگاه در چمپیونچیپ و برزیل هزینه کرده است! با وجود تمام نگرانیها در مورد اینکه آیا فارست موفق خواهد شد یا خیر؟، شاید این تنها راه رقابت و بقا برای باشگاه تازه وارد باشد. چاره و راه حل چیست؟ بورنموث با خرج ۲۷ میلیون یورویی برابر کل لیگ یونان هزینه کرده است. اما چه کسی مایل است بورنموث باشد، و مورد تحقیر قرار گیرد؟
از یک طرف، البته، این قضیه بسیار هیجان انگیز است. بازیکنانی مانند ارلینگ هالند، داروین نونیز و کازمیرو را در لیگ برتر می بینیم. با خرید ۲۰،۱۰ یا ۱۰۰ میلیون یورویی باشگاه هایمان، هر روزه با هجوم و پیام رسانی دوپامین دوپامین به مغزمان کلنجار می ریم.
آسیاب بزرگ نقل و انتقالات ادامه دارد، یکی از آن پدیده های نادر که به نظر می رسد برای همه سود آور است: بازیکنانی که شرایط خود را بهبود می بخشند. ایجنت هایی که به سهم بزرگ خود می رسند. صاحبان باشگاهی که پس از به دست آوردن یک ستاره خودستایی می کنند یا به خاطر تیزبینی در به دست آوردن یک بازیکن به خود تبریک می گویند. بازاریاب هایی که می توانند طرح های جدیدی را در حول ستاره جدید تیم برنامه ریزی کنند. رویای طرفدارانی که خیال می کنند تمامی مشکلات تیم با حضور ستاره جدید حل خواهد شد. روزنامهنگارانی که شایعات و اخبار را دامن میرنند، جایگاه بازیکن جدید را تجزیه و تحلیل میکنند و در ستونهایی از این قبیل که هم اکنون می خوانید، به معنای همه آن چه گذشته می پردازند.
نکو ویلیامز (چپ) یکی از خریدهای جدید ناتینگهام فارستجای تعجب نیست، اکنون به نظر می رسد سبک و سیاق متفاوت عموم جامعه بیشتر مجذوب عملکرد مركادو (بازار) باشد تا خود فوتبال. اما این سالم نیست و این نمی تواند برای فوتبال انگلیس هم خوب باشد، فاصله بین لیگ برتر و چمپیونشیپ آنقدر زیاد است که رویکرد تیمی مانند فارست نشان دهنده تنها راه بد باقی مانده برای بقاست. چگونه ممکن است تنها مالکان ماندنی باشگاه های لیگ برتر، شیوخ، الیگارش ها، صندوق های سرمایه گذاری عمومی و تبعیدیان مالیاتی باشند؟
برای ورزش جهانی مانند فوتبال اگر تمركز عمده ثروت و بالطبع استعدادها به یک کشور ختم شود، بطور حتم برای فوتبال در تمامی جهان عواقب خوبی نخواهد داشت. دوران كووید و قرنطینه، قدرت مالی باشگاههای قاره های مختلف را بشدت تحت تأثیر قرار داد، در حالی كه لیگ برتر به دلیل قراردادهای كلان پخش تلویزیونی و این واقعیت که بسیاری از صاحبان باشگاه ها به درآمد فروش بلیط و حضور تماشاگران در استادیوم یا حتی درآمدهای تبلیغاتی متكی نیستند، جایگاه برتر خود را بیش از پیش تقویت کرده است.
بعد از خالی شدن جیب باشگاه های هلند، پرتغال، اسکاتلند، بلژیک، اسکاندیناوی و لیگ های اروپای مرکزی و شرقی، اکنون این مرض دامن اسپانیا، ایتالیا، آلمان و فرانسه را گرفته است. شاید ابرباشگاههای هر كشور، با تاریخ و حمایت شبکه هواداران خود در سراسر جهان تا حدی به پیشرفت ادامه دهند، اما حقیقتا، تنها مانع اصلی سیل بازیكنان به لیگ برتر و جذب بهترین ها و مستعدترین بازیكنان، وزارت اتباع خارجی و مقررات محرمانه و سری، مجوز کار آنها است.
با توجه به تصویر ناروشن و وضعیت نابه هنجار اقتصادی در سراسر جهان، این بریز و بپاش ها نگران کننده بنظر می رسد. با افزایش قیمت انرژی، میلیون ها نفر عاجز از پرداخت هزینه سوخت هستند و بالقوه خطر ورشکستگی ده ها هزار کسب و کار، از جمله باشگاه های فوتبال لیگ پایین تر وجود دارد. حتی ممکن است به زودی استفاده از نورافکن در استادیوم، هزینه ای غیر قابل پرداخت به حساب آید. با این دید، تصور پرداخت ١٠٠ میلیون یورو برای آنتونی یا ٥ میلیون یورو برای کالوین رمزی بسیار ناخوشایندتر از قبل به نظر برسد.
فقط مسئله ارزش های ذاتی یا دلهره و ترس اخلاقی نیست که بازیکنان نسبتاً متوسط در یک هفته بیشتر از یک پرستار یا معلم در طول تنها یك سال درآمد دارند. این به ساختار و بافت اقتصادی مربوط می شود و از این رو قیمت انرژی و هزینه نقل و انتقالات لیگ برتر، بدون شك بی ارتباط نیست.
در فوتبال انگلیس تا سال ١٩٨٣، ٢٠ درصد از دریافتی های فروش بلیت به تیم میهمان تعلق می گرفت، در حالی که مالیات ٤ درصدی بین ٩٢ باشگاه لیگ توزیع می شد. درآمد تلویزیون تا سال ١٩٨٥ به طور مساوی بین همه باشگاهها تقسیم میشد، تا زمانی که توافقنامه هیترو، ٥٠ درصد درآمد تلویزیون را به تیم های دسته یك (لیگ برتر فعلی) اختصاص داد و بر طبق ان مالیات به ٣ درصد کاهش یافت. تولد لیگ برتر در سال ١٩٩٢ به اشتراک درآمدهای تلویزیون پایان داد و مالیات به ٣ میلیون پوند کاهش یافت و در عین حال با ظهور لیگ قهرمانان در همان سال، جریان نقدینگی باشگاه های برتر افزایش یافت.
سه دهه طول کشیده است، و این نتیجه شده است. هر چه باشگاه ها ثروتمندتر باشند، بالطبع می توانند بیشتر برای بازیکنان خرج کنند بی آنكه نگران عواقب تصمیمات ضعیف و غلط خود باشند. در یک بازی سیستماتیک، همانطور که والری لوبانوفسکی می گوید سهام بازیکنان به اندازه خود بازیکنان اهمیت دارد، پول مهمترین عامل و تعیین کننده موفقیت است، به این دلیل که ثروتمندترین باشگاه ها نه تنها بازیكنان بلكه می توانند بهترین مربیان و مسئولان ورزشی را در تمامی سطوح در اختیار بگیرند. پول بیشتر باشگاه را به سوی موفقیت سوق می دهد، منجر به كسب جوایز بیشتر می شود، چنانچه درآمد تلویزیونی بالا می رود، طرفداران را در سراسر دنیا درگیر می كند.
تمامی این مجموعه، بار دیگر موفقیت را تضمین می کند و گردش پول را افزایش می دهد. بدون نوعی توزیع و تقسیم ثروت و وضع مقرراتی برای كنترل و ظهور غولهای غیرقابل توقف، ثروتمندان ثروتمندتر میشوند و بقیه فقط میتوانند ناپدید شدن آنها را در دوردست تماشا کنند.
بقیه میدانند اگر بطور موقت هم که شده اگر برای پر كردن شكاف میان فقیر و غنی یک بازیکن جوان را پرورش دهند یا گوهری را با خوش شانسی کشف کنند که شاید تا حدی به آنها کمک كند، ثروتمندان به سرعت از راه خواهند رسید و گوهر را به یغما خواهند برد.
حق و حقوق پخش تلویزیونی، لیگ برتر را به جایگاهی دست نیافتنی رسانده استطنز ماجرا اینجاست؛ یکی از دلایل و محرک های اصلی محبوبیت جهانی لیگ برتر، معامله جمعی و تقسیم نسبتاً عادلانه درآمدهای پخش بود تا درجه ای از رقابت را میان تیم ها در مقایسه با اکثر لیگ های دیگر حفظ كند. اما در حال حاضر و به مرور شاهد نزول و فرسایش رقابت نزدیك ضعیف و قوی هستیم. حتی خرج بی حد و حصر طبقه متوسط لیگ برتر، شاید دیگر اهمیتی نداشته باشد، برتری متمولان تضمین شده است.
پیامد آن صرفاً هزینه و تلاشی بیهوده و ناامید كننده است. هفت باشگاه در این تابستان بیش از ١٠٠ میلیون یورو خالص هزینه کرده اند. مبالغی فراتر از سایر نقاط جهان، با این حال برخی از این تیمها ممکن است حتی در پایان فصل در میان ١٠ تیم اول قرار نداشته باشند.
اخبار داغ
رونالد آرائوخو و پا نگذاشتن روی لوگوی بارسلونا / عکس عذرخواهی پهلوان حسن یزدانی از مردم ایران بایرن مونیخ در بحران؛ رکوردهای منفی یکی پس از دیگری اتفاق جالب لیست نهایی تیم ملی؛ ۱۱ بازیکن از ۳ تیم داخلی!منبع: طرفداری
کلیدواژه: باشگاه های لیگ برتر نقل و انتقالات میلیون یورو باشگاه ها هزینه ها فاصله ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۳۷۹۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حواشی فوتبال جنجالی بهانه دست کیهان داد: دیدید ورود زنان غلط بود؟
در جریان بازی دو تیم سپاهان و پرسپولیس که همچون بازیهای چند وقت اخیر با حضور تماشاگران خانم برگزار شد، صحنههایی در روی سکوها خلق شد که از شدت وقاحت قابل طرح نیست.
اما آنچه میتوان با عرض تأسف بدان اشاره کرد؛ فحاشی و توهینهای بسیار زشت و غیر اخلاقی تعداد زیادی از تماشاگران منتسب به یک تیم علیه زنان تماشاگر منتسب به تیم مقابل بود. به کارگیری چنین الفاظی خطاب به بانوان حاضر در ورزشگاه در حالی بود که این صحنهها و الفاظ فرسنگها با روح حاکم بر اصل ورزش فاصله دارد. البته از سوی دیگر شاهد برخی صحنههای واکنشی زشت و زننده از سوی تعداد معدودی از زنان هم بودیم. روزنامه کیهان نوشت: در کنار این؛ انتشار ویدئویی از صحبتهای زشت و زننده یک به اصطلاح لیدر تیم علیه زنان و دختران حاضر در ورزشگاه واکنشهای گسترده اعتراضی مردمی را در پی داشت. حال سؤال اینجاست؛ آیا فحاشی و توهین در ورزشگاههای محل برگزاری مسابقات فوتبال در کشورمان یک اتفاق بدون سابقه و حادثهای غیر قابل پیشبینی است و یا اینکه با توجه به شرایط ناخوشایند جو استادیومهای ورزشی فوتبال در کشورمان در سالهای گذشته و انواع و اقسام درگیریها، توهینها، سنگپرانیها و... میتوان آن را اتفاقی قابل انتظار در ادامه حوادث تلخ گذشته دانست؟ کسانی که اندکی با جو ورزشگاههای به خصوص فوتبال در کشورمان آشنا باشند یا اخبار و حواشی فوتبالمان را دنبال کنند گواهی بر این ادعا خواهند بود که در سالهای گذشته و هفته به هفته شاهد حواشی تلخ و دلسردکننده و پررنگتر از متن در خلال بازیهای لیگ بوده و هستیم. با احترام به طیف هواداران ریشهدار و فوتبالی و اخلاق مدار باید گفت تقریباً ورزشگاهی در بین ورزشگاههای برگزاری مسابقات فوتبال کشورمان نیست که به نوعی در آن شاهد حاشیههای آزاردهنده و درگیری لفظی یا فیزیکی و توهین به تماشاگران مقابل یا بازیکنان و مربیان حریف و داور و... نباشیم. اهل فن حتماً اذعان میکنند که به دلیل جو ناخوشایندی که بیان شد، سالهاست بسیاری از هواداران قدیمی و خانوادهها نه خود در ورزشگاه حاضر میشوند و نه اجازه حضور به فرزندانشان میدهند. در این شرایط به طرز عجیبی به یک باره در یکی دو سال اخیر در ادامه برخی تلاشهای جسته و گریخته قبلی، مسئله حضور زنان در استادیومهای فوتبال مطرح شد و شاهد بودیم از سوی برخی رسانههای داخلی و خارجی، چهرههای سیاسی و فعالان حوزه زنان، سلبریتیها و... به آن دامن زده میشد. عجیب آنکه مسئله حضور زنان در استادیوم که شاید جزو 20 مطالبه اصلی زنان و دختران کشورمان نیز نبود تبدیل شد به یک مطالبه مثلاً سراسری و الزام آور! برخی فشارهای فدراسیون جهانی را بهانه کردند و برخی برای تحقق این مطالبه بر شیپور برابری زنان و مردان دمیدند. به نوعی شاهد یک مسئلهسازی هدفمند بودیم که مثل همیشه برخی از مسئولان کشور نیز با شیرجه در این جریان متلاطم و مسئلهسازی کاذب، وارد بازی شدند! در این بین از همان ابتدا بارها هشدار داده شد که این مطالبه کاذب نسبتی با واقعیت مطالبات زنان جامعه ندارد و حتی اگر فرضاً این یک مطالبه جدی هم باشد جو ورزشگاههای فوتبال کشورمان که متاسفانه به علت شرایط غیر فرهنگی آن بسیاری از مردان نیز از آن گریزان هستند، شرایط مناسب برای حضور همراه با حفظ کرامت و شأن زنان را ندارد. مدافعان حضور زنان در این چنین ورزشگاههایی در پاسخ مدعی بودند که اتفاقاً حضور بانوان در استادیوم جو نامناسب و غیر فرهنگی را به طور خودکار کنترل میکند! و البته گاه مثل آنچه چند هفته قبل در ورزشگاه اراک گذشت، نیز شاهد حوادث عجیبی هستیم که قابل پیشبینی هم نیست. جالب اینکه اصرار به حضور زنان در ورزشگاههای برگزاری فوتبال مردان در شرایطی است که سالهاست لیگ فوتبال و فوتسال زنان کشورمان در سطح بالایی برگزار میشود اما معمولاً یا تماشاچی ندارد یا اندک بانوان تماشاچی در محلی این بازیها حاضر میشوند. نداشتن شرایط حضور همراه با حفظ کرامت زنان در استادیومها موضوعی است که در نامه روز گذشته وزیر ورزش به رئیس فدراسیون فوتبال به صراحت مورد گوشزد قرار گرفته است. البته باید پرسید که اگر شرایط برای حضور زنان در استادیومها فراهم نبوده چرا اجازه آن صادر شده تا شاهد چنین حوادث تلخی باشیم؟! اتفاقات شامگاه چهارشنبه نشان داد که متاسفانه نه تنها حضور بانوان در ورزشگاه از شدت فضای مسموم و ناسالم نکاست بلکه در اتفاقی تاسف انگیز شاهد زشتترین و شرمآورترین صحنهها و توهینها و زیر پا گذاشتن کرامت بانوان نیز بودیم. این در حالی است که حفظ کرامت زنان یک اصل مهم و قطعی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و نباید بازیچه بیتدبیری عدهای کارناشناس و برنامهریز به دور از واقعیتهای جامعه شود. اتفاقات این روزها و سالهای اخیر در ورزشگاهها ریشه در کم توجهی یا فراموشی مقوله فرهنگ و مدیریت صحیح در فوتبال و ورزش کشور دارد؛ موضوعی که بارها از سوی سرویس ورزشی روزنامه کیهان و هفته نامه کیهان ورزشی به طور ویژه و موشکافانه مورد تحلیل و بررسی و تذکر قرار گرفته است. واقعیت آن است که جو نامناسب استادیومهای فوتبال به شدت متاثر از فضای مدیریتی فوتبال و نظام باشگاهداری کشورمان میباشد. وقتی گاه بر سر یک صحنه داوری یا مشکوک بارها و بارها شاهد بیانیه نویسی مدیران باشگاهها علیه یکدیگر و توهین و تهمت آنها نسبت به هم هستیم، مگر میشود این رویه به سکوها کشیده نشود؟ وقتی که هر فصل صدها میلیارد تومان برای هر کدام از باشگاههای بزرگ فوتبالمان هزینه میشود و تنها مسئله مهم، برد و باخت و از میدان به در کردن رقیب میشود و توجهی به هزینه کردن برای ارتقای فرهنگی ورزشگاهها نمیشود چه انتظاری از جوانان و نوجوانان هیجان زده و گاه پیرانی که بزرگی کردن را فدای جوگیریهای زود گذر میکنند میرود؟ اما نکته اصلی اینکه، مسئله تلاش برای برجسته کردن مطالبه کاذب حضور زنان در ورزشگاهها را باید در ادامه تلاشی پر دامنه دانست که در سالهای اخیر تلاش میکند، این باور غلط را در ذهن دختران و زنان جامعه وارد کند که سقف موفقیت و کرامت زن، شبیه شدن به مردان در رفتار و پوشش و... است.